طلا اخیرا توجه بسیاری را به خود معطوف کرده و نرخ برابری این فلز ارزشمند در هفتههای گذشته به یکی از بالاترین نسبتها در روند تاریخی خود رسید.
معمولا پس از رخ دادن بحرانهای مالی و سقوط ارزش سهام، بسیاری از سرمایهگذاران آرزو میکنند که ای کاش به جای سرمایهگذاری در اوراق بهادار، نسبت به خرید طلا اقدام میکردند؛ اما آیا این واقعا ایده صحیحی است؟
اساسا موضوع اقبال به طلا و عموما فلزات گرانبها آن چیزی است که در کشورهای غربی امری معمول در سری سرمایهگذاریهای افراد تلقی میشود. اقبال به طلا همزمان با بروز اتفاقاتی همچون تصمیم برای اتخاذ یکسری از تصمیمات در بانکهای مرکزی که منجر به افزایش بهای فلزات گرانبها میشود، امری است که بسیار به وقوع میپیوندد. اما این جریان، زمانی که اساسا یک اتفاق خاص در کشورها به وقوع میپیوندد از یک جنبه ویژه برخوردار میشود. این اتفاق همان کاهش اعتماد عمومی به پشتوانه پول ملی و رایج است. در این شرایط اغلب هم دولت، هم شرکای تجاریاش و هم شهروندان معمولا اقبال خاصی به طلا نشان میدهند؛ زیرا این سریعترین و مطمئنترین راه برای حفظ دارایی و ثروت در بلندمدت است. این امر به خصوص زمانی رخ میدهد که دلار به عنوان یک ارز بینالمللی در آن کشور دستخوش نابسامانی و نوسانات شدیدی میشود.
هرچند بسیاری بر این باورند که اساسا تغییر رویکرد از دلار به طلا یک ابزار اقتصادی برای تهدید ایالات متحده است و بهرغم واقعیت این امر در نظریه و عمل، نوع رویکرد افراد به طلا در شرایط بحران پول ملی یک حرکت غریزی نیز تلقی میشود؛ زیرا طلا ابزاری است که اساسا تغییرات عمدی در بهای آن یا غیر ممکن است یا به ندرت صورت میپذیرد. در حال حاضر شرایط در ایران تا حد زیادی به این سناریو شبیه است. البته موضوع کاهش ارزش پول کشور موضوعی مربوط به امروز و دیروز نیست و تورم بالا طی چندین سال به مرور ارزش ریال را دستخوش تنزل کرده است. موضوع تغییر و جایگزینی ذخایر ارزی کشور از سوی بانک مرکزی و رویکرد جایگزینی طلا به جای دلار، موضوعی است که هرچند رسما بیان نشد؛ اما به وضوح قابل رویت است. خرید طلا که در ماههای اخیر افزایش نیز یافته رویکردی است که اکنون شاید به شکل جدی در دستور کار دولت و بانک مرکزی قرار دارد.
انگیزههای خرید طلا
زمزمههایی نیز در بازارهای جهانی برای افزایش قیمت طلا مطرح میشود که البته به غیر از مسائلی که مربوط به افزایش هزینه استحصال طلا در معادن و خبرهایی از کشتار معدنچیان در آفریقا به گوش میرسد، مابقی از نوعی هیجان کاذب نشأت میگیرد که اساس آنها خوشبینی زودگذر به بهبود اوضاع اقتصادی در اروپا و آمریکا است. از جمله نشانههای آن هم نبود قطعیت در تداوم افزایش قیمت است. به طوری که به عنوان مثال طلا طی برخی هفتههای اخیر در سطح 1645 دلار با صف فروش مواجه شده است. این نشان میدهد که انتظار جدی برای بالا ماندن قیمت طلا وجود ندارد. برخی از دلایل پایه آن البته به نوسان قیمت نفت مربوط است. در بازارهای جهانی قیمت نفت به دلیل نگرانی از کاهش عرضه در تقابل با افت تقاضا به بالاترین سطح خود در 2 ماه اخیر رسیده است. فارغ از کاهش تولید و فروش نفت ایران، اخبار آزاد سازی منابع بزرگی از ذخایر استراتژیک نفت آمریکا که در روزهای اخیر در صدر اخبار رسانههای اقتصادی دنیا بود نیز نتوانست قیمت نفت را کاهش دهد. این در حالی است که برخی از کارشناسان داخلی نیز در تحلیلی امکان افت مدت دار قیمت نفت را حتی با این اقدام آمریکا چندان عملی نمیدانند. در این روزها کشورهای مصرفکننده نفت در حال تجمیع ذخایر نفتی برای مصارف فصل سرد هستند. در اروپا نیز اگرچه برخی خوشبینیها به فروش اوراق قرضه اسپانیا و سخنان خوشبینانه رییسجمهور ایتالیا قدری بازارهای بورس را به تحرک واداشت، اما واقعیت این است که اروپا آماده خروج یونان از یورو است و آلمان حداقل 80 میلیارد یورو از این بابت زیان خواهد دید. گرانی سوخت در اروپا مسالهای نگرانکننده است و افزایش نرخ بیکاری و تورم در این حوزه مسالهای جدی برای اقتصاد اروپا است. همان طور که پیشتر هم اشاره شده تا سال 2014 ادامه خواهد یافت. در این میان خبرهایی نیز از افزایش تمایل خرید در میان بانکهای مرکزی دنیا منتشر شده است که انتظار میرود بر افزایش قیمت طلا تاثیرگذار باشد. براساس این گزارش، اخیرا اتخاذ سیاستهای جدید بانکهای مرکزی جهان از جمله آمریکا و ژاپن موجب ترغیب سرمایهگذاران به افزایش ذخایر طلای خود شده است. بانک مرکزی آمریکا از 13 سپتامبر سال جاری دور جدید محرکه اقتصادی QE3 را آغاز کرد که این امر منجر به کاهش ارزش دلار شد.
نظر به اینکه چندی است قیمت طلا در جهان افزایش پیدا کرده است و به تبع آن قیمت سکه افزایشی بیش از 50درصد در کشورمان داشته است که جنجالهای زیادی در پی داشت. سه دلیل مهم برای این افزایش در نظر گرفته شده است:
(1) همان طور که میدانید در اقتصاد همیشه تقاضای مازاد باعث افزایش قیمت هر چیزی میشود. در سال گذشته و هماکنون در بازار تقاضای بزرگی برای طلا بهوجود آمده که باعث افزایش قیمت این فلز شده است. در این افزایش تقاضا در سیر صعودی قیمت طلای سیاه بیتاثیر نبوده است. کشورهای صادرکننده نفت OPEC که روز بهروز ثروتمندتر میشوند و دارای منابع مازاد بر نیاز میشوند در حالی که آمریکا که یک مصرفکننده نفت است. هر روز از بابت این موضوع در تنگنای بیشتری قرار میگیرد و باید برای نفت زیادی که وارد کشورشان میکنند منابع مالی زیادی از دست بدهند، ولی کشورهای صاحب نفت این منابع را روی یک پشتوانه مالی مستحکم وبا ارزش افزوده مانند طلا که ریسک پایینی دارد سرمایهگذاری میکنند. پس دلیل اول برای افزایش قیمت طلا، افزایش قیمت نفت در جهان و سود زیادی است که نصیب کشورهای صاحب نفت میکند. (2) دلیل دوم افزایش رفاه اجتماعی در هند و چین است که اختلاف طبقاتی را کاهش داده و آنها را به طبقه متوسط و پولدار جامعه جهانی تبدیل کرده است. چنانکه در نیمه اول سال 2005 تقاضا برای مصرف طلا در هند 55درصد افزایش داشت. (3) دلیل سوم کم ریسک بودن سرمایهگذاری روی طلاست؛ به طوری که کمتر سرمایهگذاری وجود دارد که همگام با بحرانهای جهانی تغییر نکند، اما طلا هر چند ریسک دارد؛ ولی ریسک سرمایهگذاری روی آن پایین است.
اصولی وجود دارند که با توجه به آنها میتوان به دلایل بالا رفتن قیمت طلا پی برد، اگرچه به سختی میتوان گفت که این روند در آینده هم ادامه خواهد داشت یا خیر و اگر جواب مثبت است قیمتها تا چه حدی رشد خواهند کرد؟ در واقع یک استدلال دیگر هم برای بالا رفتن قیمت طلا وجود دارد که طبق آن این اوج گرفتن قیمت موقتی است. قیمت طلا حساسیت زیادی به نرخ بهره در سطح جهان دارد. نگهداری طلا هیچ بهرهای را متوجه صاحبان آن نمیکند و از سوی دیگر هزینه نگهداری هم دارد. امروز، به خاطر اینکه نرخ بهره در بسیاری از کشورها در پایینترین حد قرار دارد، خرید و نگهداری طلا از اوراق قرضه جذابتر است؛ اما هنگامی که نرخ بهره افزایش قابل توجهی بیابد، احتمالا یک روز این اتفاق خواهد افتاد، ارزش طلا میتواند سقوط کند. بیشتر بررسیهای اقتصادی نشان میدهد که پیشبینی قیمت طلا بسیار مشکل است. اینکه نوسانات کوتاه مدت را به میان مدت تعمیم دهیم خطرناک است. اما فارغ از چنین ملاحظاتی که تاثیر چندانی هم بر قیمت طلا نخواهند داشت، به نظر میرسد آنچه کیمیاگران در دوران باستان اعتقاد داشتند برای امروز هم صادق است: طلا و خرد آشتی ناپذیرند.
پیشبینی طلا در سال 2013 از نگاه تحلیلگران
شرکت بریک گولد کورپ بزرگترین تولیدکننده طلای جهان، پیشبینی کرده است که قیمت طلا به دلیل افزایش هزینهها و کافی نبودن تولید برای برآورد تقاضای رو به افزایش، ممکن است به 2000 دلار در هر اونس در سال 2013 برسد. جمی سوکالسکی، مدیرعامل بریک گولد اظهار کرد: تولید طلا با تقاضای رو به افزایش به سختی برابری میکند. به گفته بانک BNP paribas که یکی از بزرگترین و گستردهترین سیستمهای بانکی در دنیا است، قیمت طلا را تا سال 2013 با افزایش پیشبینی کرده و گفته است که این افزایش به صورت تدریجی اتفاق خواهد افتاد. این سیستم بانکی در جدیدترین تحلیل خود نسبت به بهای طلا تا سال 2013 چنین عنوان کرده است که میانگین قیمت طلا در سال 2011 را 1730 دلار و در سال 2012 را 1950 دلار و سرانجام در سال 2013 را 2125 دلار پیشبینی کرده است. این بانک در مرحله قبلی پیشبینیاش عنوان کرده بود که قیمت طلا در سال 2011 به 1635دلار و در سال 2012 به 2080 دلار و در سال 2013 به 2200 دلار خواهد رسید. جیمی سوکالسکی، رییس شرکت باریک گلد و چاک جینز و یکی از کارشناسان بازار جهانی طلا گفته است افزایش تقاضا از سوی بانکهای مرکزی جهان و مشتریان و سرمایهگذاران چینی، افزایش هزینههای تولید و محدودیت عرضه تاثیر زیادی بر افزایش قیمت جهانی طلا در سال 2013 میلادی خواهد داشت. بر این اساس وی تصریح کرد: رفتار سرمایهگذاران آسیایی در خریداری بیشتر طلا طی ماههای آینده بازار جهانی طلا را با محدودیت عرضه روبهرو خواهد کرد و ادامه نااطمینانی نسبت به وضعیت اقتصادی جهان نیز تاثیر زیادی بر افزایش تقاضای طلا خواهد داشت. وی میگوید: اگر تقاضای جهانی طلا افزایش یابد که من فکر میکنم، این طور باشد، قیمت طلا طی ماههای آینده نیز روندی صعودی خواهد داشت. به نظر من تقاضای بانکهای مرکزی جهان برای خریداری طلا با افزایش روبهرو خواهد شد و مشتریان چینی نیز تمایل بیشتری برای خریداری طلا خواهند داشت. وی معتقد است من فکر میکنم قیمت طلا در سال آینده به بیش از 2000 دلار در هر اونس خواهد رسید. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران مالی موسسه اچاس بیسی، اجرای سیاستهای انبساط پولی از سوی بانکهای مرکزی بزرگ جهان تاثیر زیادی بر افزایش قیمت طلا و رسیدن آن به مرز 2000 دلار خواهد داشت؛ ولی عدم برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا میتواند چالشهایی را برای قیمت طلا در سال 2013 ایجاد کند. موسسه اچ اس بیسی اعلام کرد: بعید به نظر میرسد که قیمت طلا سال آینده به کمتر از 1550 دلار برسد؛ ولی اگر این اتفاق بیفتد میزان تولید طلا در معادن بزرگ جهان با کاهش روبهرو خواهد شد. همچنین «مرکز پیشبینی مالی»، یک موسسه معتبر آمریکایی است که شاخصهای اقتصادی مهم این کشور را پیشبینی میکند، اعلام کرده است که هر چه به انتهای سال میلادی و اوایل زمستان نزدیک میشویم، احتمال اوج گرفتن طلا دوباره وجود دارد، به گونهای که نرخ یک هزار و 800 دلار در اوایل سال 2013 قابل ثبت خواهد بود. از سوی دیگر بانک فرانسوی بیان پی پاریباس پیشبینی کرده است بهای طلا در سه ماه دوم سال 2013 میلادی به 1900 دلار خواهد رسید. براساس این گزارش، این بانک اعلام کرده است میانگین بهای طلا در سه ماه چهارم سال جاری به 1795 دلار و در سه ماه اول سال 2013 میلادی به 1865 دلار و در سه ماه دوم همین سال به 1900 دلار خواهد رسید. براین اساس، کارشناسان بانک فرانسوی اعلام کردهاند بهای طلا با ادامه اتخاذ سیاستهای پولی بیشتر از سوی بانکهای مرکزی جهان با افزایش مواجه خواهد شد. این گزارش میافزاید: بهای طلا از اواسط ماه آگوست به علت امید سرمایهگذاران به اجرای دور جدید طرح محرکه اقتصادی توسط بانک مرکزی آمریکا افزایش یافت. آنچه در خلال مرور این تحلیلها مشخص بود، تعقیب روندهای پیشبینی به همراه روند قیمتی بازار بود، به این معنا که وقتی قیمت صعود میکرد، اغلب سناریوهای تحلیلی بر صعود تاکید داشتند و بالعکس. به این شکل، اکنون با توجه به روند نزولی ماههای اخیر، بسیار از موسسات و بانکهای بزرگ تحلیلهای خود را از بازار طلا به سوی پایین تعدیل کردهاند. اگرچه پیشبینی این موسسات همراه با خطاست و با تغییر جو بازار تحلیل آنان نیز تغییر میکند، اما با توجه به نگاههای مستمر استراتژیستهای این موسسات بر بازار و تعدیل پیوسته پیشبینی آنها، میتوان گفت که تحلیل آنان میتواند در بلندمدت سود نرمالی را برای معاملهگران ایجاد کند.